و چرا در قفس هيچ كسي كركس نيست!
امروز رئيس دانشگاه ما عوض شد، خيلي يهو و يكدفعه و همينجوري! اصلا توي اين چند وقت هيچ حرف و حديثي ازعوض شدن اين بنده خدا نبود. بچه ها مي گفتند شخصي كه به عنوان رئيس جديد انتخاب شده، دبير حزب مشاركت يكي ازاستانهاي شمالي كشوراست كه گويا به دليل افراطي وترمز بريده بودنش، همانجا كلي شاكي داشته و دارد.
امروزبچه هاي دفترتحكيم خيلي ذوق زده شده بودند، خيلي يهو ويكدفعه و همينجوري! دائم اين ور و آن ور مي رفتند و پارچه نصب مي كردند وتبريك مي گفتند، درست عين بچه اي كه بابا جونش يك شكلات برايش آورده باشد.
رئيس جديدمان را هنوز نديده ايم اما رئيس قبلي مان يك ايراد داشت. يك عيب خيلي بزرگ و آن هم اين بود كه نه اين طرفي بود و نه آن طرفي و فقط كار خودش را مي كرد. به واژه هاي ژرف و سترگي مثل تشكل و حزب وانجمن غيرمستقل هم آلرژي نداشت.
بچه هايي كه چهره هاي اينجا را مي شناسند، مي گويند دراين چندروز رفت وآمد كله گنده هاي فلان حزب ونماينده همان طرفي شهر به داخل دانشگاه ما زياد شده، خيلي يهو و يكدفعه و همينجوري! بچه ها مي گفتند حتي فلاني هم يك شب از وزارت خانه پاشده آمده اينجا و رفته.
راستي، خيلي يهو و يكدفعه و همينجوري الان يادم آمد كه يكي دوماه پيش آقاي خاتمي درديدار با عده اي ازمسئولين دولت گفته بود كه «من به خاطرشما اصل شايسته سالاري را زيرپا گذاشتم»!
¤¤¤
با خودم مي گويم بي خيال، اين نيز بگذرد. اما خودمانيم.كاش سهراب خدا بيامرز هيچوقت آرزو نمي كرد كه كسي درقفس اش كركس نگه دارد.
فقط به خاطرتو...

نظرات

پست‌های پرطرفدار