زمين، يك جورهايي هميشه خاكي ست. هميشه آرزو يا هوس قلبي ما انسانها پريدن از آن و رفتن به آن بالا بالاهاست.
آسمان؛ اولا تنفس در آن سخت است. احتمال سقوط از آن هم حتي در پيشرفته ترين هواپيماها، هميشه روي شاخت هست. شانس كه نداريم...
دريا، مي گويند اگر شنا كردن هم بلد باشي، باز خطر غرق شدن دارد. تازه كوسه و مارماهي و عقرب و ساير اجانب هم هستند.
جنگل انبوه و سرسبز است؛ اما صداي هوهوي حيوانات درنده و وحشي اش، نيش جانوران سمي اش، يك لحظه هم راحتت نمي گذارند. بيابان تشنگي دارد و عطش و لب ترك خورده و سوز و آه و باد و توفان و آفتاب شديد و تنهايي و مرگ!
كوه، اصلا حرفش را نزن! مي داني كه من چقدر از ارتفاع مي ترسم.
اما پيش تو، راستش را بخواهي پيش تو، هم سكون هست و آرامش، هم طراوت، هم هواي تازه هست، هم سرسبزي، گرماي دلنشين و زندگي.
پيش تو «زندگي» هست و من خوب مي دانم كه براي رسيدن به تو بايد «فنا» شد.

نظرات

پست‌های پرطرفدار