فردا، تاوان سنگيني مي دهيم
اينهايي كه مي نويسم نه از روي پايگاههاي اطلاعاتي اينترنت برداشت شده اند نه مربوط به محافل خصوصي و پنهان برخي مسئولان است و نه چيز ديگري، همه خبرهاي درج شده در روزنامه هاي داخلي اند:
«17 عضو باند فساد و فحشا در اصفهان دستگير شدند»، «با دستگيري 23متهم زير بيست سال يك باند بزرگ فريب دختران در قم متلاشي شد»، «اعضاي يك باند فساد در كلاردشت به دام افتادند»، «پدري در تهران به هنگام اطلاع از پيوستن دخترش به يك باند فساد پس از دستگيري و انتقال او به خانه، وي را با ضربات مشت و لگد به قتل رساند»، «يك خانه فساد در گناوه متلاشي شد»، «زني در آبدانان ايلام بدليل پيوستن به باند فساد توسط برادرش به قتل رسيد»، «با شكايت مردي مبني بر ربوده شدن همسرش، زن فراري به همراه 8 نفر ديگر در يك خانه فساد در تهران دستگير شدند»، «يك باند 40نفره فحشا در قم شناسايي و متلاشي شد»، «اعضاي باند زاپاتاي-37 كه در سطحي وسيع مبادرت به جرائم گوناگون منكراتي مي كردند در شيراز دستگير شدند»، «بسيجيان بومهن لانه فسادي را در شميرانات شناسايي و متلاشي كردند»، «با هماهنگي ستاد مبارزه با جرائم خاص چند باند اغفال دختران در همدان متلاشي شد»، «يك خانه فساد و فحشا در رامسر كشف و اعضاي آن دستگير شدند»، «مراكز فساد در سيستان و بلوچستان تعطيل شدند»، «يك خانه فساد و فحشا در فرديس كرج شناسايي و متلاشي گرديد» و «رئيس اداره آگاهي تهران؛ در سال گذشته 196 باند سرقت به عنف منهدم شدند.» و چقدر اين اخبار دردناك و زجرآورند وقتي بداني كه تازه اين پايان ماجرا نيست!
بسياري از دستگيرشدگان اين باندها مسائل و مشكلات «اقتصادي» و معيشتي خود را انگيزه اصلي به راه انداختن چنين مراكزي برشمرده اند. اما سؤال اينجاست كه چرا عده اي براي رفع مشكلات معيشتي خود به چنين «راه حلي» روي مي آورند؟ وجود چه بستر و زمينه مساعدي براي چنين حرفه آلوده اي «مشتري تراشي» مي كند؟ به طور حتم وقتي در حدود 40درصد از مردم زير خط فقر به سر ببرند و 50درصد آنان از وضع رفاهي نامساعدي برخوردار باشند، بروز «معضلات جديد» و ايجاد چالشهاي نو، موضوعي دور از تصور و پيش بيني نيست. مسلما ضعف سياستهاي فرهنگي و بسياري از بي توجهي ها و غفلتهاي متوليان اينگونه امور نيز در طي اين ساليان و ايجاد خلأها و شكافهاي عميق در ميان جوانان و عدم مبارزه جدي و راهبردي با هجوم فرهنگ برهنه غرب و حتي گاه ترويج آن در عرصه سينما، موسيقي و كتاب و غيره مسير هموارتري را براي رشد «تومورهاي» فرهنگي و اجتماعي در سطح جامعه پديد مي آورند؛ يافتن چنين نقاط ضعفي زحمت خاصي هم نمي طلبد، آنهايي كه تا به حال به «زاهدان» سفر كرده اند حتما با چشمان خود ديده اند كه در «بازار» شهر، در «چهارراه رسولي» آن و بعضي پاساژهاي زيرزميني شهر از «شيرمرغ تا جان آدميزاد» حراج مي شود! مي دانند فروش علني موادمخدر، فروش ابزارآلات مفسده انگيز توسط پسربچه هاي خردسال، تصاوير فيلمها و سي دي هاي مستهجن در پشت ويترين مغازه و غيره و غيره يعني چه؟ بازارهاي آستارا، جلفا، زابل و بسياري از مناطق ديگر را ديده ايم كه چطور در «روز روشن» دروازه گشوده اي مي شوند براي «شبيخون» شب پرستان!
با همه اينها بروز چنين معضلي آن هم در اين ابعاد وسيع در كل كشور- حتي در شهرهاي دورافتاده و ديگر استانهايي كه از جو سالم تر و بااصالت تري برخوردارند و وقوع چنين حوادثي در آنها مسبوق به سابقه نيست- بدون يك مديريت منسجم و «هدايت يافته» امري محال و دور از باورست و نمي توان پذيرفت كه اين لانه هاي عنكبوتي ماحصل ترشحات غدد چركين يك «عنكبوت سمي» نباشد! عنكبوتي كه يافتن ردپاي او امر محالي نيست؛ يادم هست در جريان قتلهاي مشهد نيروي انتظامي براي پيگيري پرونده توانست در عرض دو سه ساعت چندين زن خياباني را بازداشت كند. در تهران كمتر كسي است كه نداند فلان ميدان، فلان پارك، فلان شهرك محل حضور اين افراد و وجود چنين لانه هاي متعفني است. مسلم است كه متلاشي ساختن خانه هاي فساد فعلي «لازم» و واجب است اما «كافي» نيست چرا كه بسياري از اين دختران و پسران جوان و نوجواني كه «عقل شان» را با بادبادك «غفلت» به هوا مي فرستند و در اين اماكن در چنگ قانون گرفتار مي شوند، خود «طعمه» اين «صيد» بزرگند، «مستأجرند»! «صياد» كس ديگري است، بايد ريشه «صاحبخانه» را سوزاند!
و من و تو خوب مي دانيم كه «فردا» تاوان قحطي همت و تدبير «امروز» ما را با زباني «تلخ» خواهد داد!

نظرات

پست‌های پرطرفدار