...تا هوا تازه شود
قرار بود اين هفته مصاحبه اي داشته باشيم با همسر سعيد ابوطالب، يكي از دو مستندساز ايراني بازداشت شده در عراق. اما در تماس تلفني كه با ايشان داشتيم، فهميديم كه به خاطر سوتي دادن هاي بعضي از همكاران ناوارد مطبوعاتي در يكي دو تا از روزنامه ها، كميته رسيدگي به وضعيت اين دو عزيز، تصميم گرفته كه تا مدتي هيچ مصاحبه اي با نزديكان آنها به چاپ نرسد. دلايل مطرح شده هم تا حدي قانع كننده بود و خلاصه اين هفته را بي خيال شديم.
اما نكته قابل توجه و تأمل در اين ميان، برخورد بسياري از مسئولين با اين ماجراست. به خصوص نمايندگان و صاحب منصب هايي كه اين روزها در پي مرگ آن خبرنگار كانادايي رگ گردن شان چند متر به جلو آمده و شبها كابوس وجدان دردي مي بينند.
موضوع دستگيري سعيد ابوطالب و سهيل كريمي و بعد از آن موضوع تأسف بار قتل كيوان تابش به دست پليس مخفي كانادا، فرصتي را فراهم آورد تا در پي آن، ميزان غلظت عدالت خواهي و حق دوستي اين افراد محك زده شود و لااقل براي خودشان روشن شود كه زهرا كاظمي لقمه جديدي است براي تغذيه سياست هاي قديمي اين دوستان و هل دادن فولكس هاي فرسوده و از كار افتاده شان يا فريادي است در راستاي شفافيت سازي؟
در هر حال، آن چه كه مدنظر من ازنوشتن اين چند خط است، تنها گفتن اين حرف است كه اي كاش سياست مداران مملكت ما حداقل براي حفظ ژست و افه مردمي بودن شان و نتركاندن حباب هاي ژيگولي كه با هزار ترفند در برخي اذهان ساخته اند، در قبال مسائلي كه به نوعي به افراد داخلي كشور ارتباط پيدا مي كند، بيش از هيچ، شاخك احساس تكان مي دادند و با آويزان شدن به هويت و موقعيت يك ملت، تاتي تاتي كردن را ياد نمي گرفتند.
جاي مردان سياست بنشانيم درخت تا هوا تازه شود...
قرار بود اين هفته مصاحبه اي داشته باشيم با همسر سعيد ابوطالب، يكي از دو مستندساز ايراني بازداشت شده در عراق. اما در تماس تلفني كه با ايشان داشتيم، فهميديم كه به خاطر سوتي دادن هاي بعضي از همكاران ناوارد مطبوعاتي در يكي دو تا از روزنامه ها، كميته رسيدگي به وضعيت اين دو عزيز، تصميم گرفته كه تا مدتي هيچ مصاحبه اي با نزديكان آنها به چاپ نرسد. دلايل مطرح شده هم تا حدي قانع كننده بود و خلاصه اين هفته را بي خيال شديم.
اما نكته قابل توجه و تأمل در اين ميان، برخورد بسياري از مسئولين با اين ماجراست. به خصوص نمايندگان و صاحب منصب هايي كه اين روزها در پي مرگ آن خبرنگار كانادايي رگ گردن شان چند متر به جلو آمده و شبها كابوس وجدان دردي مي بينند.
موضوع دستگيري سعيد ابوطالب و سهيل كريمي و بعد از آن موضوع تأسف بار قتل كيوان تابش به دست پليس مخفي كانادا، فرصتي را فراهم آورد تا در پي آن، ميزان غلظت عدالت خواهي و حق دوستي اين افراد محك زده شود و لااقل براي خودشان روشن شود كه زهرا كاظمي لقمه جديدي است براي تغذيه سياست هاي قديمي اين دوستان و هل دادن فولكس هاي فرسوده و از كار افتاده شان يا فريادي است در راستاي شفافيت سازي؟
در هر حال، آن چه كه مدنظر من ازنوشتن اين چند خط است، تنها گفتن اين حرف است كه اي كاش سياست مداران مملكت ما حداقل براي حفظ ژست و افه مردمي بودن شان و نتركاندن حباب هاي ژيگولي كه با هزار ترفند در برخي اذهان ساخته اند، در قبال مسائلي كه به نوعي به افراد داخلي كشور ارتباط پيدا مي كند، بيش از هيچ، شاخك احساس تكان مي دادند و با آويزان شدن به هويت و موقعيت يك ملت، تاتي تاتي كردن را ياد نمي گرفتند.
جاي مردان سياست بنشانيم درخت تا هوا تازه شود...
نظرات