واي واي چه محشري!
1- اين ماه كه از آن ماه هاي بيست و تو دل بروي سال است اما اين چند روز يعني از 13 رجب تا 15 شعبان، عشق و حالش مضاعف است. آدم بسته مي شود به رگبار عيد و جشن و تولد و ديشديرين ديشديرين و چه ژينگول شدي امشب و بزن بريم به سرعت كبك و غاز و غيره و فرصتي براي پنچر شدن پيدا نمي شود: تولد مولا علي(ع)، مبعث رسول خدا، تولد امام حسين(ع)، ميلاد آقا ابوالفضل(ع)، تولد خالق صحيفه و تولد حضرت مهدي(عج)؛
يك تونل از جنس زمان، پر از بركت و صفا و انرژي مثبت! وقتي مي رسي به اين تونل يك عالمه ترنم و ترانه توي ذهنت download مي شود، مثل: واي واي چه محشري، كه دل از دل مي بري، گل زهرا ابوفاضل... آسمون با خورشيدش دف مي زند، براي ام البنين كف مي زند... روي دست مرتضي ماه اومده، خداي عاشقي از راه اومده... اگر آن ماه نمونه، رخ خود رو بنمونه، همه بتهاي جهان رو، سرجاشون مي نشونه...
2- دوباره يك سال تحصيلي آكبند، تلپ شد توي بغل من و تو. دوباره براي تأييديه گرفتن فرم انتخاب واحد شونصد ساعت رفتيم تو صف تا ماوس بوقي آموزش، باركدها را چشمك بزند و OK بدهد. دوباره براي خوابگاه گرفتن چند ورق پوست انداختيم و مچاله شديم. دوباره جوجه ورودي ها شدند سوژه و تريپ ايثارگري و كن آي هلپ يوها شروع شد. دوباره قفل دفتر تشكل ها باز شد و جلسات دختر و پسرها و خواهر و برادرها استارتيده شد. دوباره... يك عالمه تكرار، كه هيچ كدام شان تكراري نيستند، عين صفرهاي يك اسكناس هزار توماني! وزارت خانه هم كه فعلا بي كله است و شهر شلوغ و صداي هفت تيركشي بعضي ها در آسمان. يادت نرود امسال جناق شكستيم كه انقلاب كنيم.
3- فرانسوي ها يك ضرب المثل دارند كه مي گويد: «ديگران تشنه تذكر تو هستند و تو تشنه گوش شنواي ديگران.» اين ضرب المثل يك اپسيلون هم به سقوط مجسمه هاي بودا در قندهار ربط ندارد اما شايد به اين يكي ربط داشته باشد: غيبت سعيد ابوطالب و سهيل كريمي چند روز ديگر 100 روزه مي شود! نمي دانم جرم اين دو مستندساز چه بوده كه دو مجازات زير پرونده شان نوشته شده؛ اسارت در زندان نيروهاي امريكايي و بايكوت ذهني در دستور كار عموهاي بلندپايه داخلي. چشم هاي مجتبي ابوطالب 8 ساله، «جواب» مي خواهند!
دل نوشته هايم مال تو...

نظرات

پست‌های پرطرفدار