يك فنجان چاي داغ با استاد بين الملل دانشگاه American
نسل سوم دنيا را به هم ريخته است!
ايراني الاصل باشد، انقلابي تگري باشد، 40 سال استاد دانشگاه American واشنگتن باشد، رئيس دانشكده روابط بين الملل باشد، رئيس كنگره بين المللي ارتباطات نوين آمريكا باشد، اسمش حميد مولانا باشد، خب اين همه «باشد» به اندازه كافي دليل مي شود براي اينكه وقتي به تو مي گويند فقط 5 دقيقه وقت داري با ايشان صحبت كني، كلي احساس توپول بودن و آخ جون بودن پيدا كني.
هرچند كه حرفهاي پروفسور مولانا اينقدر به دلمان نشست كه تا يكساعت و نيم بعد ميكروفون واكمن را از يقه كت اش جدا نكرديم اما استاد اينقدر «نسل سوم دوست» بود كه در گوشي به ما گفت «خودم دوست دارم تا شب بنشينم و با شماها گپ بزنم.»!
ما كه نتوانستيم از زير زبان دكتر OK بگيريم اما يك اپسيلون خبردار شده ايم كه شايد استاد پس از پايان چهلمين سال تدريس شان در دانشگاه American به ايران برگردد و اينجا لنگر بيندازند.
در طي اين سال ها من و تو خيلي ها را ديده ايم كه سوار قايق شده اند و پارو زده اند و رفته اند آن طرف آب هاي ناكجاآباد! اما يا ديگر برنگشته اند يا وقتي برگشتند ديديم طفلكها كل كوله پشتي شان را جا گذاشته اند پيش خوش تيپ هاي تودل نروي همانجا! پس قبول كن كه لذت بردن از استثناهاي اين حكايت، آخر شكار سوژه است!
& آقاي پروفسور صفحه نسل سوم را تا به حال ديديد؟
- يكي از صفحاتي كه علاقه دارم و هر هفته مي خوانم صفحه شماست، چون مي خواهم ببينم نسل جديد به چه چيزهايي فكر مي كند و در چه حال و هوايي است.
& به عنوان كسي كه در خارج از ايران زندگي مي كند، اين نسل از نظر شما چه مشخصاتي دارد؟
- وقتي واژه نسل را مطرح مي كنيد، بالطبع موضوع انتقال فرهنگ به ميان مي آيد، چرا كه با نسل هاست كه فرهنگ ها و ايدئولوژي ها و عادات مطرح مي شود. موضوع ديگر تفاوت نسل هاست يا شكاف بين نسل ها. خيلي از اين شكافها در همه جا عمومي و همه گير است اما در مورد اين سه نسل در ايران اوضاع مشكل خاص خودش را دارد.
& يك خرده صريح تر مي خواهم ديد شما را نسبت به نسل جوان ايران بدانم!
- در اين نسل سه گروه مي بينم. گروهي از اين نسل جديد، تعهد و دركشان از انقلاب اسلامي اگر بيشتر از نسل اول و دوم نباشد، كم تر نيست! با ابعادي به موضوعات نگاه مي كنند كه 2 نسل ديگر فرصتش را نداشتند. اين قسمت از نسل سوم شايد اشتباه كنم ولي آن طور كه مي بينم در طبقات مختلف مردم خودمان درحال ازدياد و رشدند.
& دومين دسته؟
- گروهي داريد كه درك كاملي از انقلاب ندارند. به هر حال انقلاب دسته دوم و سوم به دستشان رسيده و از جنبه تجربي هم نمي توانند آن را مجسم كنند و به دليل تغيير امور در اين دو دهه، به آنها اجازه داده نشده كه انگاره ها و تصاويري كه تجربه كرديم را بتوانند براي خودشان تداعي كنند.
& خب گروه اول هم تحت همين شرايط بوده اند؟
- خب اينها برخلاف گروه اول كمتر وارد مسائل مي شوند، كمتر كتاب مي خوانند و اطلاعاتشان عمقي نيست اما در عين حال دائم مي خواهند از خودشان سؤال كنند اين راهي كه مي رويم به كجاست و در شك و ترديد و سؤال اند.
& و گروه سوم لابد فاصله بيشتري دارند؟
- يك گروه هم با آنها روبرو مي شوم كه اصلاً اطلاع صحيح و خوبي از نظام ندارند و بيشتر مورد نفوذ و تجاوز دنياي مدرن قرار گرفته اند چه در داخل و چه در خارج.
& اما به هر ترتيب اينها نسل جديد و تازه اين كشور هستند؟
- كاملاً درست است و چون يكي از مشخصات نسل سوم سن هست بنابراين نسل جوان بحران هويتي و اضطرابي در خودش دارد و لذا به هيچ وجه نمي توان آنها را با دو نسل قبلي مقايسه كرد و قابل قياس هم نيستند.
& خود شما چقدر با نسل سومي ها ارتباط داريد؟
- من حدوداً سالي 3 يا 4 بار به ايران مي آيم و دائماً با هم سن و سالهاي شما در ارتباطم.
& مي خواهم بدانم اكثريت همين هم سن و سالها را در كدام يكي از آن 3 تا گروه مي بينيد؟
- مثال مي زنم، اخيراً در اين يك سالي كه موضوع انرژي و فناوري هسته اي ايران مطرح شده، اطلاع داريد و در خارج هم رسانه ها به اين اذعان دارند كه مردم ايران به صورت يكپارچه از حقوق كشورشان در مورد دانش هسته اي پشتيباني مي كنند. من در مسافرتم از جوانها خيلي سؤال كردم، آنها مي گويند اين حقوق ملي ماست، بايد بايستيم. اين يك متغير و معيار واقعاً قابل توجه است.
& الآن ظاهراً مد شده كه خيلي به راحتي مي شود جوانها را به سياه و سفيد تقسيم كرد و قضاوت كرد؟
- بايد اين نكته را بدانيم كه گرايش هاي ظاهري با گرايش هاي باطني بسيار تفاوت دارد. اشتباه بزرگي كه مرتكب خواهيم شد اگر نسل سوم را تنها از جنبه مصرف گرايي رسانه اي يا كالايي يا پوشاكي مقايسه كنيم. چون همين اشتباه هم شد در مورد انقلاب اسلامي ايران و بسياري از جامعه شناسان و مردم شناسان اروپا و آمريكا در تشخيص تحركات قشري مردم ما اشتباه كردند و در مطالعه نسل دوم به ظواهر پرداختند و تمام شاخص ها و آمارها و قضاوت ها روي ظاهر بود. چه نوشابه اي مي خورند، به اروپا سفر مي كنند يا نه، ريش دارند يا ندارند، كروات مي زنند يا نه و غيره.
& يكجورهايي مبناي تشخيص ها غلط بود!
- اينها نمي توانستند در مغز اين مردم نفوذ كنند و غربيها نتوانستند درست تشخيص بدهند و با يك بحران به نام انقلاب اسلامي روبرو شدند.
& پس همين مبناهاي غلط امروز مي تواند خود ما را هم بحران زده كند؟
- دقيقاً، ما وقتي نگاه مي كنيم در شهرهاي خودمان مي بينم نسل سوم از لحاظ ظاهري به شكل ديگري نسبت به نسل ديگر ظاهر مي شود. اگر در شاخص هايي كه جامعه شناسان را در تحرك انقلاب اسلامي به اشتباه برد، تغييري ندهيم نمي توانيم به نسل سوم نزديك بشويم و شايد دچار همان اشتباه بشويم.
& تكيه رسانه هاي خارجي هم هنوز در ايران بر همين اكشن بازي هاي ظاهري متمركز است، يعني هنوز هم آنها در اشتباه به سر مي برند؟
- شناخت آمريكا از نسل سوم ايران يا بايد اشتباه باشد يا بايد عمدي باشد و اينها براي تبليغ اين كار را مي كنند.
& حالا به نظر شما عمدي است يا اشتباه؟
- به اطمينان مي توانم بگويم اين نگاه علمي نيست و بدون مطالعه دقيق است. اگر اظهارات دولتمردان آمريكا را بخوانيد مي بينيد كه اين مباحث زمان هايي بيشتر مطرح مي شود كه با يك بحران هاي سياسي دست به گريبانند و از اين مسائل برداشت هايي مي خواهند بكنند.
& البته چندان هم اين تبليغ ها كبريت بي خطر نيستند!
- بله و صددرصد نسل سوم ما چون جوان هستند و بحران هاي هويتي خودشان را دارند مثل تمام نسل هاي جوان دنيا مي توانند مورد هدف و قرباني اين رسانه ها و افكار قرار بگيرند. اين اتفاقي است كه همه جاي دنيا ممكن است بيفتد.
& اين موضوع نقطه اميدواركننده اش كجاست؟
- هميشه مجموعه عوامل است كه تأثير مي گذارد نه فقط يك عامل. مثال خوبش مقايسه تجددگرايي جوانان در اوايل قرن بيستم و حكومت رضاشاه و محمدرضا با وضع فعلي است. آن موقع خيلي از روشنفكران و جوانان گرايشات عميقي پيدا كردند به اروپا. هم در لباس و هم در كتاب و مكتب و رفتار ولي يك فرق داشت با اوضاع فعلي و آن هم اين كه نه تنها اينها گرايش پيدا كردند، نظام هم گرايش پيدا كرد به اروپا. نظام پهلوي هم اينها را تقويت كرد كه الآن آن نظام وجود ندارد. بنابراين حضور و غيبت نظام يك عامل مهم است و عوامل ديگري مثل نزديكتر شدن اطلاعات روز و دسترسي ساده به رسانه هاي مختلف كه امروز مهياست.
& مشكل نسل جديد كم دانستن اطلاعات است يا نداشتن تحليل داده هاي ذهني اش؟
- سؤال خوبي است، اطلاعات نه تنها هميشه خوب نيستند بلكه اطلاعات مفيد، لازمند نه اطلاعات زياد؛ چون ما ظرفيت هضم تمام اطلاعات را نداريم و لذا اگر اطلاعات با دانش و علم مخلوط نباشند، گمراه كننده خواهند بود. اطلاعات را بايد به دانش تبديل كرد و دانش را به حكمت و فضيلت انساني.
& كه اين نقش تبديل را چه كسي بازي مي كند؟
- اين نقش را خانواده ها ايفا مي كنند. مدارس، دانشگاه ها، رسانه ها و نظام. برخلاف گذشته ما با لايه هاي مختلفي روبه روايم. كه همينطور پيچيده تر شده است.
& خسته شديد، نه؟
- هم صحبتي با نسل سوم انرژي مي دهد به آدم.
& شما چند سال است كه در آمريكا تدريس مي كنيد؟
- حدوداً 40 سال.
& يكي از چيزهايي كه در ذهن من و خيلي هاي ديگر مطرح است، علاقه به دانستن زاويه ديد خارجيها نسبت به ما و ساير مسائل است. چون يكجور حس بي اعتمادي نسبت به رسانه هاي خبري كه هر كدام نقيض ديگري است، شكل گرفته!
- اين حس خود من و تجربه خود من هم بوده است و من يك پيشنهاد دارم به نسل سوم ايران. اگر مي خواهند نسل متجدد و نوآوري باشند به معني حقيقي اش، بايد تا مي توانند از مصرف رسانه ها و انگاره ها و اين ابزارآلات خودشان را دور بكنند و تا مي توانند در 2 جهت حركت كنند، يك روابط چهره به چهره با افراد و فرهنگهاي مختلف و دوم به جاي راديو و تلويزيون و اينترنت بروند به سمت كتابخانه ها و كتاب بخوانند. هيچ چيزي در دنيا جاي ارتباطات انساني و فردي را نگرفته و نخواهد گرفت.
- چقدر نسل جديد ايران با نسل جديد دنيا تفاوت و اختلاف دارد؟
- مي توانم بگويم كه نسل سوم ما علاوه بر اينكه نسل سوم اين ميهن اسلامي است، در عين حال جزوي از نسل سوم كل دنياست و اين نسل جهاني يك نوع ارزش ها و هويت هاي جهاني دارد. البته بايد روي اين قضيه كار كرد كه ما بايد افكار و باورهاي محيط كشور اسلامي و انقلابي خودمان را به ديگران انتقال بدهيم يا ما هم بايد جزوي از آن خارجي ها بشويم؟!
& اين نسل سوم جهاني، به چه سمتي در حركت است؟
- جريان هرچه بالاتر مي رود پيچيده تر است. مثالش همين تسخير عراق توسط آمريكا، آمريكا همه نبردها را برده اما جنگ را باخته! چرا چون ابعاد فرهنگي و معنوي نسل سومي هاي عراق را ناديده گرفته است. شما همين نسل سوم را در راهپيمايي غيرمنتظره لبنان مي بينيد، لبناني كه به فرانسه خاورميانه معروف شده است و اين طنيني است كه از انقلاب اسلامي ايران در جهان منتشر شده و هر روز از يك جا سر بلند مي كند و قد مي كشد و وارث امروز اين طنين و جريان رو به جلو، نسل سوم انقلاب هستند.
ايراني الاصل باشد، انقلابي تگري باشد، 40 سال استاد دانشگاه American واشنگتن باشد، رئيس دانشكده روابط بين الملل باشد، رئيس كنگره بين المللي ارتباطات نوين آمريكا باشد، اسمش حميد مولانا باشد، خب اين همه «باشد» به اندازه كافي دليل مي شود براي اينكه وقتي به تو مي گويند فقط 5 دقيقه وقت داري با ايشان صحبت كني، كلي احساس توپول بودن و آخ جون بودن پيدا كني.
هرچند كه حرفهاي پروفسور مولانا اينقدر به دلمان نشست كه تا يكساعت و نيم بعد ميكروفون واكمن را از يقه كت اش جدا نكرديم اما استاد اينقدر «نسل سوم دوست» بود كه در گوشي به ما گفت «خودم دوست دارم تا شب بنشينم و با شماها گپ بزنم.»!
ما كه نتوانستيم از زير زبان دكتر OK بگيريم اما يك اپسيلون خبردار شده ايم كه شايد استاد پس از پايان چهلمين سال تدريس شان در دانشگاه American به ايران برگردد و اينجا لنگر بيندازند.
در طي اين سال ها من و تو خيلي ها را ديده ايم كه سوار قايق شده اند و پارو زده اند و رفته اند آن طرف آب هاي ناكجاآباد! اما يا ديگر برنگشته اند يا وقتي برگشتند ديديم طفلكها كل كوله پشتي شان را جا گذاشته اند پيش خوش تيپ هاي تودل نروي همانجا! پس قبول كن كه لذت بردن از استثناهاي اين حكايت، آخر شكار سوژه است!
& آقاي پروفسور صفحه نسل سوم را تا به حال ديديد؟
- يكي از صفحاتي كه علاقه دارم و هر هفته مي خوانم صفحه شماست، چون مي خواهم ببينم نسل جديد به چه چيزهايي فكر مي كند و در چه حال و هوايي است.
& به عنوان كسي كه در خارج از ايران زندگي مي كند، اين نسل از نظر شما چه مشخصاتي دارد؟
- وقتي واژه نسل را مطرح مي كنيد، بالطبع موضوع انتقال فرهنگ به ميان مي آيد، چرا كه با نسل هاست كه فرهنگ ها و ايدئولوژي ها و عادات مطرح مي شود. موضوع ديگر تفاوت نسل هاست يا شكاف بين نسل ها. خيلي از اين شكافها در همه جا عمومي و همه گير است اما در مورد اين سه نسل در ايران اوضاع مشكل خاص خودش را دارد.
& يك خرده صريح تر مي خواهم ديد شما را نسبت به نسل جوان ايران بدانم!
- در اين نسل سه گروه مي بينم. گروهي از اين نسل جديد، تعهد و دركشان از انقلاب اسلامي اگر بيشتر از نسل اول و دوم نباشد، كم تر نيست! با ابعادي به موضوعات نگاه مي كنند كه 2 نسل ديگر فرصتش را نداشتند. اين قسمت از نسل سوم شايد اشتباه كنم ولي آن طور كه مي بينم در طبقات مختلف مردم خودمان درحال ازدياد و رشدند.
& دومين دسته؟
- گروهي داريد كه درك كاملي از انقلاب ندارند. به هر حال انقلاب دسته دوم و سوم به دستشان رسيده و از جنبه تجربي هم نمي توانند آن را مجسم كنند و به دليل تغيير امور در اين دو دهه، به آنها اجازه داده نشده كه انگاره ها و تصاويري كه تجربه كرديم را بتوانند براي خودشان تداعي كنند.
& خب گروه اول هم تحت همين شرايط بوده اند؟
- خب اينها برخلاف گروه اول كمتر وارد مسائل مي شوند، كمتر كتاب مي خوانند و اطلاعاتشان عمقي نيست اما در عين حال دائم مي خواهند از خودشان سؤال كنند اين راهي كه مي رويم به كجاست و در شك و ترديد و سؤال اند.
& و گروه سوم لابد فاصله بيشتري دارند؟
- يك گروه هم با آنها روبرو مي شوم كه اصلاً اطلاع صحيح و خوبي از نظام ندارند و بيشتر مورد نفوذ و تجاوز دنياي مدرن قرار گرفته اند چه در داخل و چه در خارج.
& اما به هر ترتيب اينها نسل جديد و تازه اين كشور هستند؟
- كاملاً درست است و چون يكي از مشخصات نسل سوم سن هست بنابراين نسل جوان بحران هويتي و اضطرابي در خودش دارد و لذا به هيچ وجه نمي توان آنها را با دو نسل قبلي مقايسه كرد و قابل قياس هم نيستند.
& خود شما چقدر با نسل سومي ها ارتباط داريد؟
- من حدوداً سالي 3 يا 4 بار به ايران مي آيم و دائماً با هم سن و سالهاي شما در ارتباطم.
& مي خواهم بدانم اكثريت همين هم سن و سالها را در كدام يكي از آن 3 تا گروه مي بينيد؟
- مثال مي زنم، اخيراً در اين يك سالي كه موضوع انرژي و فناوري هسته اي ايران مطرح شده، اطلاع داريد و در خارج هم رسانه ها به اين اذعان دارند كه مردم ايران به صورت يكپارچه از حقوق كشورشان در مورد دانش هسته اي پشتيباني مي كنند. من در مسافرتم از جوانها خيلي سؤال كردم، آنها مي گويند اين حقوق ملي ماست، بايد بايستيم. اين يك متغير و معيار واقعاً قابل توجه است.
& الآن ظاهراً مد شده كه خيلي به راحتي مي شود جوانها را به سياه و سفيد تقسيم كرد و قضاوت كرد؟
- بايد اين نكته را بدانيم كه گرايش هاي ظاهري با گرايش هاي باطني بسيار تفاوت دارد. اشتباه بزرگي كه مرتكب خواهيم شد اگر نسل سوم را تنها از جنبه مصرف گرايي رسانه اي يا كالايي يا پوشاكي مقايسه كنيم. چون همين اشتباه هم شد در مورد انقلاب اسلامي ايران و بسياري از جامعه شناسان و مردم شناسان اروپا و آمريكا در تشخيص تحركات قشري مردم ما اشتباه كردند و در مطالعه نسل دوم به ظواهر پرداختند و تمام شاخص ها و آمارها و قضاوت ها روي ظاهر بود. چه نوشابه اي مي خورند، به اروپا سفر مي كنند يا نه، ريش دارند يا ندارند، كروات مي زنند يا نه و غيره.
& يكجورهايي مبناي تشخيص ها غلط بود!
- اينها نمي توانستند در مغز اين مردم نفوذ كنند و غربيها نتوانستند درست تشخيص بدهند و با يك بحران به نام انقلاب اسلامي روبرو شدند.
& پس همين مبناهاي غلط امروز مي تواند خود ما را هم بحران زده كند؟
- دقيقاً، ما وقتي نگاه مي كنيم در شهرهاي خودمان مي بينم نسل سوم از لحاظ ظاهري به شكل ديگري نسبت به نسل ديگر ظاهر مي شود. اگر در شاخص هايي كه جامعه شناسان را در تحرك انقلاب اسلامي به اشتباه برد، تغييري ندهيم نمي توانيم به نسل سوم نزديك بشويم و شايد دچار همان اشتباه بشويم.
& تكيه رسانه هاي خارجي هم هنوز در ايران بر همين اكشن بازي هاي ظاهري متمركز است، يعني هنوز هم آنها در اشتباه به سر مي برند؟
- شناخت آمريكا از نسل سوم ايران يا بايد اشتباه باشد يا بايد عمدي باشد و اينها براي تبليغ اين كار را مي كنند.
& حالا به نظر شما عمدي است يا اشتباه؟
- به اطمينان مي توانم بگويم اين نگاه علمي نيست و بدون مطالعه دقيق است. اگر اظهارات دولتمردان آمريكا را بخوانيد مي بينيد كه اين مباحث زمان هايي بيشتر مطرح مي شود كه با يك بحران هاي سياسي دست به گريبانند و از اين مسائل برداشت هايي مي خواهند بكنند.
& البته چندان هم اين تبليغ ها كبريت بي خطر نيستند!
- بله و صددرصد نسل سوم ما چون جوان هستند و بحران هاي هويتي خودشان را دارند مثل تمام نسل هاي جوان دنيا مي توانند مورد هدف و قرباني اين رسانه ها و افكار قرار بگيرند. اين اتفاقي است كه همه جاي دنيا ممكن است بيفتد.
& اين موضوع نقطه اميدواركننده اش كجاست؟
- هميشه مجموعه عوامل است كه تأثير مي گذارد نه فقط يك عامل. مثال خوبش مقايسه تجددگرايي جوانان در اوايل قرن بيستم و حكومت رضاشاه و محمدرضا با وضع فعلي است. آن موقع خيلي از روشنفكران و جوانان گرايشات عميقي پيدا كردند به اروپا. هم در لباس و هم در كتاب و مكتب و رفتار ولي يك فرق داشت با اوضاع فعلي و آن هم اين كه نه تنها اينها گرايش پيدا كردند، نظام هم گرايش پيدا كرد به اروپا. نظام پهلوي هم اينها را تقويت كرد كه الآن آن نظام وجود ندارد. بنابراين حضور و غيبت نظام يك عامل مهم است و عوامل ديگري مثل نزديكتر شدن اطلاعات روز و دسترسي ساده به رسانه هاي مختلف كه امروز مهياست.
& مشكل نسل جديد كم دانستن اطلاعات است يا نداشتن تحليل داده هاي ذهني اش؟
- سؤال خوبي است، اطلاعات نه تنها هميشه خوب نيستند بلكه اطلاعات مفيد، لازمند نه اطلاعات زياد؛ چون ما ظرفيت هضم تمام اطلاعات را نداريم و لذا اگر اطلاعات با دانش و علم مخلوط نباشند، گمراه كننده خواهند بود. اطلاعات را بايد به دانش تبديل كرد و دانش را به حكمت و فضيلت انساني.
& كه اين نقش تبديل را چه كسي بازي مي كند؟
- اين نقش را خانواده ها ايفا مي كنند. مدارس، دانشگاه ها، رسانه ها و نظام. برخلاف گذشته ما با لايه هاي مختلفي روبه روايم. كه همينطور پيچيده تر شده است.
& خسته شديد، نه؟
- هم صحبتي با نسل سوم انرژي مي دهد به آدم.
& شما چند سال است كه در آمريكا تدريس مي كنيد؟
- حدوداً 40 سال.
& يكي از چيزهايي كه در ذهن من و خيلي هاي ديگر مطرح است، علاقه به دانستن زاويه ديد خارجيها نسبت به ما و ساير مسائل است. چون يكجور حس بي اعتمادي نسبت به رسانه هاي خبري كه هر كدام نقيض ديگري است، شكل گرفته!
- اين حس خود من و تجربه خود من هم بوده است و من يك پيشنهاد دارم به نسل سوم ايران. اگر مي خواهند نسل متجدد و نوآوري باشند به معني حقيقي اش، بايد تا مي توانند از مصرف رسانه ها و انگاره ها و اين ابزارآلات خودشان را دور بكنند و تا مي توانند در 2 جهت حركت كنند، يك روابط چهره به چهره با افراد و فرهنگهاي مختلف و دوم به جاي راديو و تلويزيون و اينترنت بروند به سمت كتابخانه ها و كتاب بخوانند. هيچ چيزي در دنيا جاي ارتباطات انساني و فردي را نگرفته و نخواهد گرفت.
- چقدر نسل جديد ايران با نسل جديد دنيا تفاوت و اختلاف دارد؟
- مي توانم بگويم كه نسل سوم ما علاوه بر اينكه نسل سوم اين ميهن اسلامي است، در عين حال جزوي از نسل سوم كل دنياست و اين نسل جهاني يك نوع ارزش ها و هويت هاي جهاني دارد. البته بايد روي اين قضيه كار كرد كه ما بايد افكار و باورهاي محيط كشور اسلامي و انقلابي خودمان را به ديگران انتقال بدهيم يا ما هم بايد جزوي از آن خارجي ها بشويم؟!
& اين نسل سوم جهاني، به چه سمتي در حركت است؟
- جريان هرچه بالاتر مي رود پيچيده تر است. مثالش همين تسخير عراق توسط آمريكا، آمريكا همه نبردها را برده اما جنگ را باخته! چرا چون ابعاد فرهنگي و معنوي نسل سومي هاي عراق را ناديده گرفته است. شما همين نسل سوم را در راهپيمايي غيرمنتظره لبنان مي بينيد، لبناني كه به فرانسه خاورميانه معروف شده است و اين طنيني است كه از انقلاب اسلامي ايران در جهان منتشر شده و هر روز از يك جا سر بلند مي كند و قد مي كشد و وارث امروز اين طنين و جريان رو به جلو، نسل سوم انقلاب هستند.
نظرات