نترس ماهي ها
ديروز با يكي از رفقا رفته بوديم سينما؛ تا شروع سانس چند دقيقه اي فرصت بود، يك خرده از خبرهاي اينترنتي كه پرينت گرفته بودم را از توي كيفم درآوردم و شروع كردم به خواندنشان.
لابه لاي مطالب، مقاله اي بود به قلم يكي از دوم خردادي هاي افراطي، كسي كه 2سال پيش در يكي از سرمقاله هايش خاتمي را با يكي از ائمه مقايسه كرده بود و...
در يادداشت اين هفته اش نوشته بود: «مردم عادي سياست را دقيقا معادل پدرسوختگي مي دانند و همين نكته براي اينكه تصور ايراني از سياست را به عنوان موجودي بي پدر و مادر نهادينه كند، كفايت مي كند... اما خاتمي براي اثبات صداقت خود بدترين راه را برگزيد. او به جاي آنكه مفهوم سياستمداري را استعلا بخشد راهي معكوس را در پيش گرفت. او به درك ايرانيان از سياست اعتراض نكرد، بلكه آن را پذيرفت... خاتمي انگيزه و استعداد كار حرفه اي در حوزه سياست را نداشت و معمولا هرگاه فردي استعداد و انگيزه كاري را نداشته باشد...»
يادم هست مهرماه سال 76 در جريان عزل و نصب هاي دولت جديد، هركدام از معلم ها و مسئولان دبيرستان ما رئيس يكي از مناطق آموزش و پرورش تهران شدند. معلم عربي مان منطقه 16، معلم هندسه منطقه 18، معاون مدرسه منطقه 19، مدير مدرسه معاون وزير و... از بين همه اينها معلم هندسه مان آدم منحصربه فردي بود. از بچه هاي جنگ بود. خودش مي گفت هنگام خلقت گ ل من را كج و كنجول لگد كرده اند و فقط به درد 2چيز مي خورم، يكي جبهه و ديگري تدريس! بعد از رئيس شدنش وقتي رفتيم سراغش و علت رئيس منطقه شدنش را پرس وجو كرديم، مي گفت نه، الان حاجي (خاتمي) تنهاست! بايد كمكش كرد. بالاخره ياران خاتمي ما هستيم ديگه!
چند سال بعدتر وزير آموزش و پرورش و تمام مسئولاني مثل همين معلم هندسه ما عوض شدند و از سيستم دولت كنار گذاشته شدند و رئيس جمهور ياران جديدتري براي خود برگزيد...
¤ ¤ ¤
داشتم مي گفتم ديشب رفتيم سينما؛ «ماهي ها عاشق مي شوند!» يكي از شخصيت هاي فيلم در يك صحنه در مورد ماهي هاي قزل آلا حرف مي زد. مي گفت اگر بخواهي ماهي پرورشي را از ماهي رودخانه تشخيص بدهي، بايد ماهي را از وسط بلند كني، اگر سر و ته ماهي آويزان شد پرورشي است اما اگر ماهي قرص و صاف ايستاد، حتما رودخانه اي است. چون قزل آلاها در خلاف مسير آب رودخانه حركت مي كنند و استخوان هايشان محكم تر است. مي گفت محلي ها به اين ماهي ها مي گويند «نترس ماهي» يا «عاشق ماهي».
لابه لاي مطالب، مقاله اي بود به قلم يكي از دوم خردادي هاي افراطي، كسي كه 2سال پيش در يكي از سرمقاله هايش خاتمي را با يكي از ائمه مقايسه كرده بود و...
در يادداشت اين هفته اش نوشته بود: «مردم عادي سياست را دقيقا معادل پدرسوختگي مي دانند و همين نكته براي اينكه تصور ايراني از سياست را به عنوان موجودي بي پدر و مادر نهادينه كند، كفايت مي كند... اما خاتمي براي اثبات صداقت خود بدترين راه را برگزيد. او به جاي آنكه مفهوم سياستمداري را استعلا بخشد راهي معكوس را در پيش گرفت. او به درك ايرانيان از سياست اعتراض نكرد، بلكه آن را پذيرفت... خاتمي انگيزه و استعداد كار حرفه اي در حوزه سياست را نداشت و معمولا هرگاه فردي استعداد و انگيزه كاري را نداشته باشد...»
يادم هست مهرماه سال 76 در جريان عزل و نصب هاي دولت جديد، هركدام از معلم ها و مسئولان دبيرستان ما رئيس يكي از مناطق آموزش و پرورش تهران شدند. معلم عربي مان منطقه 16، معلم هندسه منطقه 18، معاون مدرسه منطقه 19، مدير مدرسه معاون وزير و... از بين همه اينها معلم هندسه مان آدم منحصربه فردي بود. از بچه هاي جنگ بود. خودش مي گفت هنگام خلقت گ ل من را كج و كنجول لگد كرده اند و فقط به درد 2چيز مي خورم، يكي جبهه و ديگري تدريس! بعد از رئيس شدنش وقتي رفتيم سراغش و علت رئيس منطقه شدنش را پرس وجو كرديم، مي گفت نه، الان حاجي (خاتمي) تنهاست! بايد كمكش كرد. بالاخره ياران خاتمي ما هستيم ديگه!
چند سال بعدتر وزير آموزش و پرورش و تمام مسئولاني مثل همين معلم هندسه ما عوض شدند و از سيستم دولت كنار گذاشته شدند و رئيس جمهور ياران جديدتري براي خود برگزيد...
¤ ¤ ¤
داشتم مي گفتم ديشب رفتيم سينما؛ «ماهي ها عاشق مي شوند!» يكي از شخصيت هاي فيلم در يك صحنه در مورد ماهي هاي قزل آلا حرف مي زد. مي گفت اگر بخواهي ماهي پرورشي را از ماهي رودخانه تشخيص بدهي، بايد ماهي را از وسط بلند كني، اگر سر و ته ماهي آويزان شد پرورشي است اما اگر ماهي قرص و صاف ايستاد، حتما رودخانه اي است. چون قزل آلاها در خلاف مسير آب رودخانه حركت مي كنند و استخوان هايشان محكم تر است. مي گفت محلي ها به اين ماهي ها مي گويند «نترس ماهي» يا «عاشق ماهي».
نظرات