رئيس دانشگاه اولين هديه دولت آينده به دانشجويان
¤ رئيس دانشگاه بوعلي سيناي همدان در اقدامي غيرقانوني، مجوز ادامه تحصيل يك دانشجوي اخراجي عضو دفتر تحكيم وحدت كه 5 ترم پياپي تحصيلي مشروط شده بود را صادر كرد، در واكنش به اين اقدام، مديركل آموزش دانشگاه از سمت خود استعفا كرد...
(48/4/32)
¤ رئيس دانشگاه آزاداسلامي واحد تبريز به دليل وقوع تخلفات مالي در اين دانشگاه ازسوي سازمان بازرسي كشور مورد بازخواست قرار مي گيرد...
(08/8/9)
¤ رئيس دانشگاه تربيت مدرس تهران دراقدامي غيرقانوني يك رشته جديد تحصيلي از زيرمجموعه هاي شيلات را در دانشگاه تربيت مدرس راه اندازي كرد، وي برخلاف ماده14 آئين نامه دوره دكترا عدم حضور استاد راهنما در آزمون جامع را بلااشكال اعلام كرد...
(28/5/21)
¤ با تصميم رئيس دانشگاه علم و صنعت ايران، رشته هاي رياضي و فيزيك مقطع كارشناسي از رشته هاي تحصيلي اين دانشگاه حذف شد. اين تصميم علي رغم مخالفت شديد اساتيد و دانشجويان اين دانشگاه اتخاذ شده است...
(38/2/91)
¤ دانشجويان دانشگاه اروميه در اعتراض به برگزاري اردوي 600 نفره دانشجويان پسر ودختر و انجام اعمال خلاف شئونات اسلامي از جمله مصرف مشروبات الكلي، رقص و پايكوبي و حتي... با مجوز رسمي رئيس دانشگاه، در مقابل وزارت علوم تجمع كردند...
(48/2/8)
¤ تصميم رئيس دانشگاه علوم پزشكي مشهد مبني بر اعزام گروهي از پزشكان تازه كار و اغلب آقازاده! به چين براي گذراندن دوره 5 ساله طب سنتي، با اعتراض برخي پزشكان ومجامع تخصصي روبرو شده است...
(48/4/51)
¤ دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان در اعتراض به برگزاري اردوي مختلطي كه با مجوز رئيس اين دانشگاه برگزار شده و در آن تخلفات گسترده اي صورت گرفته بود، تجمع كردند.
(97/3/61)
و...
¤¤¤
تأثير فضاي دانشگاه و اهميت نقش دانشجو در هر مملكتي امروز از جاافتاده ترين مسائل دنياست. شايد يكجور ديگر بتوان گفت كيفيت بدنه دانشگاهي و دانشجويي هر كشوري، مشخص كننده ميزان نشاط حركتها و استحكام خيزش هاي اجتماعي آن كشور است. در تمام انتخاباتها، انقلابها، تحولات علمي و فني و غيره و غيره، حرف اول را دانشجو زده و مي زند.
به قول رهبر انقلاب، دانشجو نبايد مصلحت انديش باشد، بايد آرمان گرا باشد و اين يعني اينكه به عنوان سپر تمام جريانات به پيش برود و تنها دغدغه اش رسيدن به آرمان شهر مطلوب باشد و بس.
آرمانهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و مهمتر از همه علمي!
دانشگاه در واقع خلأ اي است كه مشكلات رايج روزگار از آن مكيده شده و فرد دانشجو فارغ از آنها در شرايط نسبتاً
ايده آلي به سر مي برد. مشكل مسكن، مشكل معيشت، غذا، خانواده و اشتغال تا حد زيادي در دوران دانشجويي مطرح نيست (يا بهتر است بگويم نبايد باشد!) تا تحصيلكرده دانشگاهي فرصت پيدا كند در اين فضاي نرمال و صدالبته مصنوعي! با فراغ خاطر به جستجوي لايه هاي كشف نشده مسائل و زواياي ديد جديد به علوم بپردازد و به قول آقاي خاتمي تئوري هايش را نهادينه كند و بي خيال كمبودها و مشكلات، تحقيق كند و پژوهش كند و بنويسد وبخواند و بادبانها را بكشد و پيش برود وپيش برود، تا پس از خروج از اين مكان، با راهبردهاي تازه نفس اش به جنگ معضلات و گرفتاري هاي واقعي دنيا برود و ساز زندگي را بنوازد.
اما همه اين حرف هاي قشنگ، تنها وقتي محقق مي شوند كه اين پمپ خلأما نشتي نداشته باشد و به قول فيزيكيها انرژي تخليه آن تلف نشود! يابه عبارت ديگر،مديريت اين مجموعه به دست كساني نباشد كه ثمره حضورشان فرصت سوزي محض است. پديده اي كه در طي سالهاي اخير گهگاه با آن روبرو مي شديم.
البته ملاك اين سنجش ها به طور حتم سالهاي پس از انقلاب اسلامي است و حيات و رونق فضاي دانشگاه در ايران و فرصت منحصر به فرد تحصيل رايگان در دوره هاي پيش از آن، وجود خارجي ندارد. لذا از كنار رؤسا و مديران شايسته اي كه در اين ساليان در سنگر دانشگاه خالصانه خدمت كرده اند و مي كنند نمي توان گذشت اما...
اما معمولاً حضور يك مدير ناصالح در يك مجموعه دانشگاهي، اثرات تخريبي و منفي به بار مي آورد كه علاوه بر اتلاف استعدادها و انرژي هاي پويا، بر نتايج زحمات و خدمتهاي مديران شايسته نيز سايه مي اندازد آن را و تحت الشعاع خود قرار مي دهد.
به هر حال دولت آقاي خاتمي، با تمام نقاط فراوان منفي و مثبتش به پايان رسيد و انتقاد از اين سيستم ديگر خاتمي و وزراي كابينه اش را مخاطب قرار نمي دهد. مخاطب امروز، دولت در پيش روي فرداست. دولتي كه با توجه به خصوصيات شخص اولش اين انتقادهارا خوب مي شناسد و انتظار اصلاح تمام اين نواقص از آن مي رود. بي ربط نيست اگر بنويسيم اولين خواسته دانشجويان - به عنوان تيتر يك ترين قشر حاضر در سوم تير - از دولت فردا، انتخاب يك رئيس صالح و قدر براي هر دانشگاه و تقويت جنبش دانشجويي در سايه حمايت آنهاست!
(48/4/32)
¤ رئيس دانشگاه آزاداسلامي واحد تبريز به دليل وقوع تخلفات مالي در اين دانشگاه ازسوي سازمان بازرسي كشور مورد بازخواست قرار مي گيرد...
(08/8/9)
¤ رئيس دانشگاه تربيت مدرس تهران دراقدامي غيرقانوني يك رشته جديد تحصيلي از زيرمجموعه هاي شيلات را در دانشگاه تربيت مدرس راه اندازي كرد، وي برخلاف ماده14 آئين نامه دوره دكترا عدم حضور استاد راهنما در آزمون جامع را بلااشكال اعلام كرد...
(28/5/21)
¤ با تصميم رئيس دانشگاه علم و صنعت ايران، رشته هاي رياضي و فيزيك مقطع كارشناسي از رشته هاي تحصيلي اين دانشگاه حذف شد. اين تصميم علي رغم مخالفت شديد اساتيد و دانشجويان اين دانشگاه اتخاذ شده است...
(38/2/91)
¤ دانشجويان دانشگاه اروميه در اعتراض به برگزاري اردوي 600 نفره دانشجويان پسر ودختر و انجام اعمال خلاف شئونات اسلامي از جمله مصرف مشروبات الكلي، رقص و پايكوبي و حتي... با مجوز رسمي رئيس دانشگاه، در مقابل وزارت علوم تجمع كردند...
(48/2/8)
¤ تصميم رئيس دانشگاه علوم پزشكي مشهد مبني بر اعزام گروهي از پزشكان تازه كار و اغلب آقازاده! به چين براي گذراندن دوره 5 ساله طب سنتي، با اعتراض برخي پزشكان ومجامع تخصصي روبرو شده است...
(48/4/51)
¤ دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان در اعتراض به برگزاري اردوي مختلطي كه با مجوز رئيس اين دانشگاه برگزار شده و در آن تخلفات گسترده اي صورت گرفته بود، تجمع كردند.
(97/3/61)
و...
¤¤¤
تأثير فضاي دانشگاه و اهميت نقش دانشجو در هر مملكتي امروز از جاافتاده ترين مسائل دنياست. شايد يكجور ديگر بتوان گفت كيفيت بدنه دانشگاهي و دانشجويي هر كشوري، مشخص كننده ميزان نشاط حركتها و استحكام خيزش هاي اجتماعي آن كشور است. در تمام انتخاباتها، انقلابها، تحولات علمي و فني و غيره و غيره، حرف اول را دانشجو زده و مي زند.
به قول رهبر انقلاب، دانشجو نبايد مصلحت انديش باشد، بايد آرمان گرا باشد و اين يعني اينكه به عنوان سپر تمام جريانات به پيش برود و تنها دغدغه اش رسيدن به آرمان شهر مطلوب باشد و بس.
آرمانهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و مهمتر از همه علمي!
دانشگاه در واقع خلأ اي است كه مشكلات رايج روزگار از آن مكيده شده و فرد دانشجو فارغ از آنها در شرايط نسبتاً
ايده آلي به سر مي برد. مشكل مسكن، مشكل معيشت، غذا، خانواده و اشتغال تا حد زيادي در دوران دانشجويي مطرح نيست (يا بهتر است بگويم نبايد باشد!) تا تحصيلكرده دانشگاهي فرصت پيدا كند در اين فضاي نرمال و صدالبته مصنوعي! با فراغ خاطر به جستجوي لايه هاي كشف نشده مسائل و زواياي ديد جديد به علوم بپردازد و به قول آقاي خاتمي تئوري هايش را نهادينه كند و بي خيال كمبودها و مشكلات، تحقيق كند و پژوهش كند و بنويسد وبخواند و بادبانها را بكشد و پيش برود وپيش برود، تا پس از خروج از اين مكان، با راهبردهاي تازه نفس اش به جنگ معضلات و گرفتاري هاي واقعي دنيا برود و ساز زندگي را بنوازد.
اما همه اين حرف هاي قشنگ، تنها وقتي محقق مي شوند كه اين پمپ خلأما نشتي نداشته باشد و به قول فيزيكيها انرژي تخليه آن تلف نشود! يابه عبارت ديگر،مديريت اين مجموعه به دست كساني نباشد كه ثمره حضورشان فرصت سوزي محض است. پديده اي كه در طي سالهاي اخير گهگاه با آن روبرو مي شديم.
البته ملاك اين سنجش ها به طور حتم سالهاي پس از انقلاب اسلامي است و حيات و رونق فضاي دانشگاه در ايران و فرصت منحصر به فرد تحصيل رايگان در دوره هاي پيش از آن، وجود خارجي ندارد. لذا از كنار رؤسا و مديران شايسته اي كه در اين ساليان در سنگر دانشگاه خالصانه خدمت كرده اند و مي كنند نمي توان گذشت اما...
اما معمولاً حضور يك مدير ناصالح در يك مجموعه دانشگاهي، اثرات تخريبي و منفي به بار مي آورد كه علاوه بر اتلاف استعدادها و انرژي هاي پويا، بر نتايج زحمات و خدمتهاي مديران شايسته نيز سايه مي اندازد آن را و تحت الشعاع خود قرار مي دهد.
به هر حال دولت آقاي خاتمي، با تمام نقاط فراوان منفي و مثبتش به پايان رسيد و انتقاد از اين سيستم ديگر خاتمي و وزراي كابينه اش را مخاطب قرار نمي دهد. مخاطب امروز، دولت در پيش روي فرداست. دولتي كه با توجه به خصوصيات شخص اولش اين انتقادهارا خوب مي شناسد و انتظار اصلاح تمام اين نواقص از آن مي رود. بي ربط نيست اگر بنويسيم اولين خواسته دانشجويان - به عنوان تيتر يك ترين قشر حاضر در سوم تير - از دولت فردا، انتخاب يك رئيس صالح و قدر براي هر دانشگاه و تقويت جنبش دانشجويي در سايه حمايت آنهاست!
نظرات